اتحدوا
اسلام
بنا به اعتقاد شیعه، سعادت واقعی و دین داری حقیقی تنها و تنها از مسیر معرفت اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) و انجام دستورات آنان حاصل می شود تا آنجا که اگر کسی عمل هفتاد پیغمبر را داشته باشد ؛ امّا ولایت امیر مومنان(علیه السلام) و اولاد طاهرینش را نداشته باشد، هیچ عملی از او پذیرفته نخواهد شد در این میان، بر معرفت نسبت به امام هر زمان به عنوان راه رهایی از مرگ جاهلی تاکید شده است و حدیث متواتر و مشهور بین شیعه و اهل تسنن که: «هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.»(۱)ناظر به این معناست. یکی از نکات قابل برداشت از این روایت آن است که اگر به فرض، کسی در این زمانه به یازده امام معرفت و ارادت داشته باشد؛ اما نسبت به کسب معرفت، ارادت و محبت نسبت به دوازدهمین ایشان کوتاهی کند، باز به مرگ جاهلیت از دنیا خواهد رفت و از آن جا که امامت از اصول دین است و تقلید در آن جایز نیست، هر کس مکلّف است به دنبال شناخت امام زمان خویش باشد تا از مرگ جاهلی برهد و بتواند در شب اول قبر و فردای قیامت پاسخ گوی اعتقادات خویش و نعمت امامت باشد. معرفت امام عصر أرواحنافداه دانستن نام و نسب و تاریخ و مکان ولادت ایشان نیست – گرچه در این وادی عقل ها سرگردان و اندیشمندان متحیّرند – همگان مکلّف شده اند به قدر وسع، در مسیر معرفت و محبّت و اطاعت از امام زمان خویش گام بردارند . گرچه وصالش نه به کوشش دهند آن قدر- ای دل- که توانی، بکوش در این بیان، قدری تامل کنید: میلیاردها مثل شیخ طوسی و شیخ انصاری، ارزش یک نفس امام زمان ارواحنافداه را ندارند.(۲) از آنجا که شخصیت امام عصر(علیه السلام)، اوصاف، کمالات و جایگاه آن جناب به درستی در میان عموم تبیین نشده است، متاسفانه اندوخته ی ذهنی بسیاری از مردم با مقام و منزلت حقیقی آن حضرت متناسب نیست، حتی شاید تصوّر برخی جوان ها و نوجوان ها از امام عصر(علیه السلام)- العیاذبالله- چیزی مثلا یک سر و گردن بالاتر از یک مرجع تقلید است؛ در حالی که امام رضا(علیه السلام) می فرمایند: «امام یگانه ی روزگار خویش است. هیچ کس (درمقام) به (منزلت) او نزدیک نمی شود و هیچ عالمی با او برابری نمی کند. جای گزینی برای او پیدا نمی شود و شبیه و مانند ندارد.»(۳) بنا به اعتقاد شیعه، سعادت واقعی و دین داری حقیقی تنها و تنها از مسیر معرفت اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) و انجام دستورات آنان حاصل می شود تا آنجا که اگر کسی عمل هفتاد پیغمبر را داشته باشد ؛ امّا ولایت امیر مومنان(علیه السلام) و اولاد طاهرینش را نداشته باشد، هیچ عملی از او پذیرفته نخواهد شد در این میان، بر معرفت نسبت به امام هر زمان به عنوان راه رهایی از مرگ جاهلی تاکید شده است در روایات متعدّدی از ائمه معصومین(علیهم السلام) بر این حقیقت تاکید شده است که اهل بیت(علیهم السلام) با هیچ کس قابل مقایسه یستند و اصولا قیاس میان آن خاندان آسمانی با دیگران جایز نیست.(۴) فرض کنیم کسی عظمت امام عصر (علیه السلام) را در مقام سنجش با دیگران، هم چون عظمت کهکشان ها در برابر ذره ای ناچیز بداند یا امام (علیه السلام) را به اقیانوس و دیگران را به قطره تشبیه کند یا آن حضرت را خورشید و دیگران را شمع بداند؛ در هرحال راه خطا پیموده است. امام معصوم با هیچ چیزو هیچ کس قابل مقایسه نیست . در سال های حیات مرحوم آقای حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی مرجع تقلید فقید شیعه، روزی نام آن فقیه بزرگ را در هنگام دعا کنار نام مقدّس امام عصر (علیه السلام) یاد کردند. آن مرد خدا سخت بر آشفت و با خشم و ناراحتی بانگ زد: بگویید ساکت باشد! من که ام که نام مرا در کنار اسم مقدّس امام زمان (علیه السلام) یاد کنند؟! یکی از معظلات کنونی جامعه ی ما ان است که افراد و گروه های مختلفی، با طرح برخی مباحث فلسفی، مکاتب اجتماعی ، موضوعات سیاسی، صوفیگری، عرفان بازی، چاپ کتاب های متنوع و رنگارنگ و…، از خداشناسی و راه های مختلف رسیدن به خدا دم می زنند و امررا بر جوانان مشتبه می سازند ؛ در حالی که مطابق آموزه های مکتب آسمانی و جامع تشیّع، در هر عصر «باب الله» فقط و فقط امام آن عصر و زمان است و هر راهی جز او برای رسیدن به حق متعال و کسب رضایت پروردگار مسدود است؛ زیرا خدای تبارک و تعالی اراده فرموده است که تنها راه وصول بندگان به بارگاهش، اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) باشند و هر کس بخواهد به دل خواه خود و مطابق هوای نفس و سلیقه ی خویش، جز از راه خاندان وحی و اتّصال باطنی به امام زمانش ، به خدا برسد آب در هاون کوبیده استو نه تنها اجر و پاداشی در نزد پروردگار بزرگ ندارد که مورد غضب الاهی واقع و به آتش قهر خداوندی معذّب خواهد شد. کسی از حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) پرسید: معرفت خدا چیست؟ فرمودند: “این که اهل هرزمانی، امام خود را بشناسد که اطاعت از او بر ایشان واجب است.”(۵) در بنی اسرائیل خانواده ای بودند که اگر هر کدام آنها چهل شب به درگاه خداوند دعا می کرد، خواسته اش اجابت می شد. یکی از آنها پس از چهل شب ، دعایش مستجاب نشد. به خدمت حضرت عیسی (علیه السلام) رسید و علت را پرسید. حضرت مسیح علی نبینا وآله و علیه السلام هم به درگاه خداوند متوسل شد. وحی آمد: “ای عیسی! بنده ی من از غیر از آن دری که باید به نزد من بیاید به نزد من آمده است. او در حالی مرا خوانده است که در دل نسبت به تو شک دارد. بنابراین، اگرآن قدر مرا بخواند تا این که گردنش قطع شود و انگشتانش بیفتد، من او را پاسخ نخواهم داد.”(۶) در همین راستاست که در زیارت آل یاسین، پس از ادای سوگند به ولایت و امامت یازده امام (علیهم السلام) به طور جداگانه، گواهی و شهادت خاصّی به ولایت و امامت امام عصر (علیه السلام) اعلام می کنیم؛ زیرا در این زمان، صراط مستقیم، شاه راه سعادت، کشتی نجات، امین خداوند، آیت بزرگ الاهی، جانشین و خلیفه ی خداوند در زمین، وصیّ خداوندگار، ولیّ حق، حبیب پروردگار، حق مطلق، مخزن علوم الاهی، وارث علم و کمالات همه انبیا راه خدا، دست خدا، چشم خد، حجت خدا، نور خدا، وجه خدا، وعده ی خدا، سرّ خدا و حافظ اسرار الاهی، فریادرس و پناه امّت، واسطه ی فیض و پرچم هدایت، کلمة الله ، حبل الله المتین، ولیّ مومنان، ولیّ امر، ولی نعمت مردمان، امان زمین، صاحب زمان، وجود مقدس حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنافداه است که در زیارت آن حضرت می خوانیم: «السّلام علیک یا سبیل الله الّذی من سلک غیره هلک.»(۷) «سلام بر تو ای راه خداوندی که هر کس به آن نرود تباه و هلاک می شود.» من گواهی می دهم که با ولایت تو اعمال پذیرفته می شود و کارها پاکیزه می گرد و نیکی ها دو چندان می شود و بدی ها محو و نابود. اعمال و کردار هر که به ولایت تو معتقد و به امامت تو معترف باشد پذیرفته است و گفتار تصدیق شود و حسناتش دو چندان آید و بدی هایش نابود شود و هر که از ولایت تو سر پیچد و از معرفت تو نادان باشد و دیگری را به جای تو پیشوا بپذیرد، خداوند با صورت در آتش جهنم سرنگون اش کند و از او هیچ عملی را نپذیرد و در روز قیامت در میزان عمل، وزنی برایش به شمار نیارد در گوشه ی دیگری از زیارت آن حضرت در مفاتیح الجنان آمده است: «اشهد انّ بولایتک تقبل الاعمل و تزکّی الافعال و تضاعف الحسنات و تمحی السّیئات. فمن جاء بولایتک و اعترف بإمامتک قبلت اعماله و صدّقت اقواله و تضاعفت حسناته و محیت سیئاته، و من عدل عن ولایتک و جهل معرفتک و استبدل بک غیرک کبّه الله علی منخره فی النّار و لم یقبل الله له عملاً و لم یقم له یوم القیامة وزناً.» «من گواهی می دهم که با ولایت تو اعمال پذیرفته می شود و کارها پاکیزه می گرد و نیکی ها دو چندان می شود و بدی ها محو و نابود. اعمال و کردار هر که به ولایت تو معتقد و به امامت تو معترف باشد پذیرفته است و گفتار تصدیق شود و حسناتش دو چندان آید و بدی هایش نابود شود و هر که از ولایت تو سر پیچد و از معرفت تو نادان باشد و دیگری را به جای تو پیشوا بپذیرد، خداوند با صورت در آتش جهنم سرنگون اش کند و از او هیچ عملی را نپذیرد و در روز قیامت در میزان عمل، وزنی برایش به شمار نیارد.»(۸) باید با تمام وجود از درگاه خداوند متعال ، معرفت خدا و رسول و حجتش را طلب کنیم و خود را در معرض انوار شناخت و آگاهی قرار دهیم… اگر آن وجود نازنین را- آن سان که شایسته است – بشناسیم، از ابراز محبت و انجام وظیفه ی خویش در قبال آن ولی خدا و دلیل حق غافل نخواهیم شد.آن وقت است که از فرزند و پدر و مادر و… دوست داشتنی ترش خواهیم یافت. اگر اکنون چنین محبتی را به پای آن جناب نمی ریزیم، از معرفت ناقص ماست. در انجام وظیفه کوتاهی می کنیم؛ چون نمی شناسیم. به این وسیله ی ارتباطی میان خالق و مخلوق تمسّک نمی جوییم؛ چون معرفت نداریم. در امور خویش به اسباب ظاهری دل می بندیم ؛ اما از آن وجود مبارکی که سبب اتّصال میان زمین و آسمان است غافل ایم. از این روست که مداومت بر خواندن این دعای شریف در دوران غیبت را تاکید کرده اند: «اللهم عرفنی نفسک…» خود را می گویم… باید از الفبای امامت آغاز کنم ! منبع : تبیان
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |